آچار فرانسه(بزرگترین سایت تفریحی) ♥♦♣♠

هر چی بخوای تو اینجا پیدا میشه. از شیر مرغ بگیر تا جون آدمیزاد !!!

آچار فرانسه(بزرگترین سایت تفریحی) ♥♦♣♠

هر چی بخوای تو اینجا پیدا میشه. از شیر مرغ بگیر تا جون آدمیزاد !!!

هنوز کسی نمیداند این کره عجیب ۶ کیلویی از کجا آمده است

یک کره عجیب به وزن ۶ کیلوگرم به طرز اسرارآمیزی در ۷۵۰ کیلومتری پایتخت کشور نامیبیا به زمین سقوط کرد.

ادامه مطلب ...

کلیپ و انیمیشین خنده دار : جزیره در حال انقراض

جزیره پالاگالوس یک جزیره ای
است در حال انقراض
که بسیار خنده دار است


ادامه مطلب ...

فرق درس خوندن دخترها و پسرها

 دخترها: 

بعضی از اونا واقعاً می خونند وقتی میرن سر کتاب تا یکی دو ساعت دیگه کلشونو از کتاب بر نمی دارند . عادت دارند زیر مطالب کتاب خط بکشند که بعدا بخونند

 بعضی هاشون هم که مثلا درس می خونند کتاب جلوشونه چشمشون هم روی کتابه ولی حواسشون یه جای دیگست ...

یه عده ای هم هستند که به بهونه اینکه مشکل دارن زنگ میزنند خونه دوستشونو دوستشون هم از خدا خواسته حدود یک ساعت و اندی به طوری که اشک و دود تلفن در میاد برای هم قصه بی بی چساره تعریف می کنند.


  و اما پسر ها:


ادامه......

ادامه مطلب ...

پسرها و دیدگاهشون از زندگی اجتماعی در سنین مختلف

سن 14 سالگی : تازه توی این سن، هر رو از بر تشخیص میدن . اول بدبختی
سن 15 سالگی : یاد می گیرن که توی خیابون به مردم نگاه کنن ... از قیافه خودشون بدشون می یاد
سن 16 سالگی : توی این سن اصولا راه نمیرن، تکنو می زنن ... حرف هم نمی زنن ، داد می زنن ... با راکت تنیس هم گیتار می زنن
سن 17 سالگی : یه کمی مثلا آدم میشن ... فقط شعرهاشون و بلند بلند می خونن ... یادش به خیر اون روزها که تکنو نبود راک ن رول می خوندن
سن 18 سالگی : هر کی رو می بینن تا پس فردا عاشقش میشن ... آخ آخ ...آهنگ های داریوش مثل چسب دو قلو بهشون می چسبه
سن 19 سالگی : دوست دارن ده تا رو در آن واحد داشته باشن ... تیز میشن ... ابی گوش میدن
سن 20 سالگی : از همه شون رو دست می خورن ...ستار گوش میدن که نفهمن چی شده
سن 21 سالگی : زندگی رو چیزی غیر از
این بچه بازیها می بینن ... مثلا عاقل می شن
سن 22 سالگی : نه می فهمن که زندگی همش عشقه ... دنبال یه آدم حسابی می گردن
سن 23 سالگی : یکی رو پیدا میکنن اما مرموز میشن ... دیدشون عوض می شه
سن 24 سالگی : نه... اون با یه نفر دیگه هم دوسته ...اصلا لیاقت عشق منو نداشت
سن 25 سالگی : عشق سیخی چند؟ ... طرف باید باباش پولدار باشه... حالا خوشگل هم باشه بد نیست
سن 26 سالگی : این یکی دیگه همونیه که همهء عمر می خواستم ... افتخار میدین غلامتون باشم ؟
سن 27 سالگی : آخیش
سن 28 سالگی : کاش قلم پام می شکست و خواستگاری تو نمیومدم